جشن دندونی
اولین دندون دختر عزیزم 3 شهریور ماه جیک جیک کرد و بیرون آمد .
از همون موقع من و بابا و مادرجون تصمیم گرفتیم که آش دندونی درست کنیم اما به خاطر اسباب کشی و جابجایی ، ایام محرم و ... کمی دیر شد تا آخر در تاریخ 27/9/92 خونه ی پدرجون مادر جون برای عزیزم یه جشن کوچولو گرفتیم .
شعر دندنونی زیبایی هم بابایی سرود که روی کارت ها نوشتیم .
چندتا از عکس های این جشن کوچولو و سروده های بابا را توی وب می گذارم .
تشکرفراوان و ویژه از مادر جون چون تمام زحمت ها به عهده ایشون بود . کارت ها و یادبودهای جشن را هم مامان و بابا و با کمک احسان و نیکناز درست کردند . خیلی خیلی ممنون از همه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی